از کجا بدانیم که برای شغل برنامهنویسی مناسب نیستیم؟
همۀ افراد قرار نیست برنامهنویس شوند! مطمعناً همه افراد میتوانند برنامه نویسی را یاد بگیرند، اما هیچ ارتباطی بین دانستن مباحث برنامه نویسی و کار کردن در شغل برنامهنویسی وجود ندارد. در واقع این امکان وجود دارد که یک برنامه نویس حرفهای باشید، اما هنوز هم برای کار کردن در شغل برنامهنویسی آماده نباشید. ممکن است به نظر شما این مسئله عجیب باشد، اما بهتر است کمی درباره آن فکر کنید.
بسیاری از افراد طی سالها در رشتۀ برنامهنویسی فعالیت داشتهاند و اینگونه تصور کردهاند که میتوانند به راحتی در شغل برنامهنویسی استخدام شوند. اما این ذهنیت غلط است. نکاتی بیشتر از کدنویسی در این حوزه وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشید. اگر به طور کامل مطمئن نیستید که قصد دارید یک برنامهنویس شوید یا خیر، نشانههایی وجود دارد که به طور مفصل در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت.
۱. خلاقیت تجربی ندارید.
علیرغم منطق دشوار برنامهنویسی، این حرفه یک هنر خلاقانه است. یک برنامۀ جدید را مانند یک بوم نقاشی سفید در نظر بگیرید که قلم شما همان زبان برنامه نویسی، فریم ورکها و کتابخانهها است. شما باید از هیچ چیز، یک اثر هنری خلق کنید و این فرایندی است که به خلاقیت تجربی و بیباک بودن نیاز دارد. برخی از برنامهنویسان متعصب و کوته فکر به شما میگویند که برای نوشتن کد خوب فقط یک راه درست وجود دارد، اما این حرف اصلاً صحیح نیست! این جمله مثل این است که به شما بگویند فقط یک راه برای ساختن خانه یا نوشتن رمان و یا آشپزی وجود دارد.
راههای زیادی برای برنامهنویسی وجود دارد که باید مایل به تجربه کردن آنها باشید. بدون کنجکاوی طبیعی، شما تنها از یک چشمانداز بسته نسبت به مسائل پیش رو و مشکلات برنامه نویسی مینگرید. در آن مرحله، برنامه نویسی برای شما تبدیل به کاری روزمره و خستهکننده میشود و اهمیت خود را از دست خواهد داد.
۲. انگیزه و هدف ندارید.
همه برنامهنویسان خوب باید انگیزه داشته باشند و گزینهای جز این وجود ندارد. وقتی نسبت به کدهایی که مینویسید، هدف و انگیزهای نداشته باشید، در این صورت برنامه نویسی برای شما به یک فعالیت تکراری تبدیل خواهد شد. این حرف که هر تلاشی خلاقانه است، درست است. مهم نیست که دیگران چه نظری دارند، برنامه نویسی همیشه یک کار خلاقانه است. انگیزه برای نوشتن کد باید از درون شما سرچشمه بگیرد. شما باید برنامه نویسی را به اندازه پتانسیل تولید یک محصول نهایی دوست داشته باشید. اگر علاقهای به این فرایند نداشته باشید، نمیتوانید به محصول مورد نظر خود برسید.
اگر صبح از خواب بیدار میشوید، اما اشتیاق زیادی برای کار کردن بر روی پروژهای خود ندارید، بنابراین برنامه نویسی احتمالاً گزینه مناسبی برای شما نخواهد بود.
۳. از منطق متنفر هستید.
برنامه نویسی شغلی منحصربهفرد است که بر پایه خطاهای مبتنی بر منطق استوار میباشد. ماهیت برنامه نویسی بیشتر بر روی تعمیر و اصلاح یک فرایند تمرکز دارد تا خلق آن. این فرایند تعمیر که قلب برنامه نویسی است، به نام دیباگینگ شناخته میشود. آیا شما شیفته حل معما و پازلهای منطقی هستید؟ آیا شما تمایل به درست کردن اشیا از کار افتاده و خراب دارید؟ و آیا شما به اتفاقاتی که درون اشیا رخ میدهد کنجکاو هستید؟ شما باید بتوانید به سؤالات مطرح شده پاسخ بله بدهید.
بخش عمدهای از دستآورد برنامه نویسی مربوط به رفع اشکالات کد است. هر چه رفع اشکالات کد پیچیدهتر باشد، پاداش بیشتری هم دریافت خواهید کرد. اگر در این مورد رضایت خاصی پیدا نمیکنید، برنامه نویسی چیزی جز یک شغل ناامید کننده برای شما نخواهد بود.
۴. برای زمانی طولانی قادر به نشستن در یک مکان نیستید.
ماهیت برنامه نویسی مستلزم آن است که شما باید ساعات زیادی را در مقابل کامپیوتر سپری کنید. شاید بتوانید با ساختن یک میز ایستاده کار کنید، اما در اصل فرقی ندارد، زیرا در نهایت باید زمان زیادی را در پشت سیستم خود سپری کنید. نگرانیهای زیادی از این نوع سبک زندگی بیتحرک وجود دارد که اگر آنها را رعایت نکنید، در دراز مدت سلامتی شما را به خطر میاندازد. در همین راستا ممکن است شما با مشکلات ذهنی زیادی مانند حواسپرتیهای ناخواسته و یا ضعف در بهرهوری روبهرو شوید.
درنهایت سؤال این است که آيا راحت هستید تا زمان زیادی را در پشت کامپیوتر خود به کد نویسی مشغول شوید؟ در واقع راحتی تنها ملاک نیست، شما باید ترجیح بدهید که پشت سیستم خود بشینید. اگر چنین نیست، شما آرزوی خلق برنامهای جدید و درنهایت رضایت از آن در شغل برنامهنویسی را به گور میبرید.
۵. علاقه دارید تا در ساعات کاری عادی فعالیت داشته باشید.
حوزۀ کار در شغل برنامهنویسی معمولاً به دو دسته تقسیم میشود.
- شما برای شخص دیگر کار میکنید.
- شما برای خودتان کار میکنید.
توسعه نرمافزار یک صنعت، با محوریت ضربالاجل است و این ضربالاجل با ساعات کاری ثابت سازگار نیست. با نزدیک شدن موعد مقرر برای تحویل پروژه، تیم برنامه نویسی وارد فاز زمان بحران میشود و همه برنامه نویسان مجبور هستند تا برای تحویل پروژه در موعد مقرر به صورت شبانهروز کار کنند. حتی زمانی که برای خودتان کار میکنید، اگر قصد دارید که از برنامه رقیبتان جلوتر باشید، باید ساعات روزانه زیادی را صرف برنامه نویسی کنید.
علاوه بر این، مشکلات برنامه نویسی ذهن شما را به شدت درگیر میکند. در زمان دوش گرفتن، وقتی که با دیگران حرف میزنید و یا حتی در وقت استراحت، مغز شما به طور مداوم به دنبال حل مسائل و مشکلات برنامه نویسی است؛ زیرا بسیاری از مسائل برنامه نویسی در ذهن شما شکل میگیرند؛ بنابراین جداسازی مسائل اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت خواهد بود.
اگر فرد خوششانسی باشید ممکن است در شرکتی استخدام شوید که بتوانید در ساعات کاری ثابت فعالیت کنید، اما نباید روی این موضوع حساب باز کنید.
پیشنهاد مطالعه: روی سیاه برنامهنویس بودن
۶. توقع دارید که خیلی سریع پولدار شوید.
زمانی وجود داشت که توسعه نرمافزار یک اقدام سودآور بود، اما امروزه برنامه نویسانی که به سرعت پولدار میشوند، از این قانون مستثنا هستند. اگر انگیزۀ اولیۀ شما برای بودن در این صنعت این است که در کوتاهترین زمان، پول زیادی به دست آورید، باید به شما بگوییم که متاسفانه این طور نیست. داستانهای رسیدن به موفقیت در یک شب مانند موفقیت تجاری بازی Flappy bird میتواند، انتظارات اشتباه و اعتمادبهنفس کاذب را به شما القا کند. بسیاری از افراد، شانس خود را در بازیهایی با سبک indie امتحان کردند و امیدوار بودهاند که در این صنعت به موفقیت این بازی محبوب برسند، اما نتوانستند.
آیا میتوانید به عنوان یک برنامهنویس درآمد زیادی کسب کنید؟ مطمعناً بله، اما باید بگوییم این اصلاً راه آسانی نخواهد بود. اگر قصد دارید که ثروتمند شوید به شما پیشنهاد میکنیم تا در یک قرعهکشی شرکت کنید.
کلام آخر
بیایید در نظر بگیریم شغل برنامهنویسی برای شما مناسب نیست، اما هنوز هم قصد دارید تا از مهارتها و دانشهای مرتبط با برنامه نویسی که طی سالهای زیادی کسب کردهاید، استفاده کنید. گزینههای روی میز برای شما چیست؟
- نوشتن: تجربه فنی در زمینه برنامه نویسی میتواند شما را برای نوشتن تکنیکال، روزنامهنگاری، تولید مقاله و یا آموزش آماده کند.
- آنالیز: بسته به نوع تخصص شما، میتوانید از دانش خود به عنوان مشاور سیستمهای امنیتی، پلتفرمهای وب، موتورهای گرافیکی مورد استفاده در بازیها و مواردی از این قبیل استفاده کنید.
- مدیریت: اگر انگیزهای قلبی برای شروع یک کسبوکار را دارید، اما میخواهید به صنعت نرمافزار متصل شوید، پس چرا تیم برنامه نویسان خودتان را مدیریت نکنید؟ امروزه تعداد مدیرانی که جنبههای مختلف برنامه نویسی را درک میکنند، بسیار کم هستند.
این موارد تنها بخش کوچکی از نکاتی بود که باید میدانستید. در آخر باید به این نکته توجه داشته باشید که حتی اگر قصد ندارید برنامه نویس شوید، یادگیری مهارتها و دانش شما قابل انتقال خواهد بود و در واقع وقت خود را تلف نکردهاید.
حالا اگر فکر میکنید که با این شرایط ذکر شده مشکلی ندارین، و آماده ورود به دنیای برنامه نویسی هستین:
میتونین همین الان در دورهها
کنین، و وارد بازارکار بشین!
منبع برگرفته از: