شش تصور غلط درباره برنامه نویس شدن
۱. افسانۀ اول: من باید یک نابغه باشم تا به یک برنامه نویس تبدیل شوم
واقعیت: هر کسی میتواند یاد بگیرد که چطور یک برنامه نویس شود.
مهندسان نرمافزار، توسعهدهندگان، برنامهنویسان و یا هر لقبی که شما به آنها میدهید. حقیقت این است که آنها واقعاً نابغه نیستند. مانند هر صنعت دیگری از افراد زبردست و حرفهای گرفته تا افراد ضعیف در حوزه برنامهنویسی وجود دارد. طرف خوب قضیه این است که در حوزۀ برنامهنویسی شما میتوانید افراد با استعداد و متعهد به اخلاق کاری را در این حوزه پیدا کنید و طرف بد قضیه این است که هر چیزی را میتوانید تصور کنید. اما در هر نقطه در این مسیر، دقیقاً مثل خود شما افراد عادی هم هستند. یادگیری آخرین فناوریها و تئوریها و سپس اجرای یادگیری از طریق انجام دادن پروژهها تا زمانی که مهارتها را کسب کنید راهی است که همه افراد بهطور یکسان آن را دنبال میکنند.
۲. افسانۀ دوم: یادگیری برنامه نویسی مانند جراحی مغز است.
واقعیت: یادگیری کد آسان است و تسلط بر آن دشوار است.
علاوه بر مطالب تئوری علوم کامپیوتر، شما باید یاد بگیرید که چگونه از کدها باید استفاده کنید. نگران نباشید این کار مانند جراحی مغز یا علم موشکی نیست. برنامهنویس شدن به همان اندازه که مردم فکر میکنند سخت نیست. اصولاً کدنویسی مانند صحبت کردن به زبان کامپیوتر است اما به یکزبان خاص مانند روبی، پایتون و … . بهعنوان برنامهنویس شما وظیفه دارید که با کامپیوتر صحبت کنید و وظایفی را برای کارهایی مانند ساخت وبسایت انجام دهید. بهعبارت دیگر برای ساخت یک وبسایت، کامپیوتر به یک برنامهنویس نیاز دارد. تا فهرستی از دستورالعملها را گامبهگام بنویسد. همانطورکه تصور میکنید، شرح وظایف اولیه آسان است. مانند عرض صفحه وبسایت 1000 پیکسل شود. اما با افزایش این وظایف اولیه و گامهای کوچک پیچیدگیها و سختیهای پروژه نیز زیادتر میشود. اما اگر شخصی در دنیای برنامهنویسی تازهکار است با ارتباط با دیگران و کمک آنها میتواند بهراحتی برنامهنویسی را فراگیرد. اولین قدم یادگیری زبانی است که کامپیوتر آن را درک کند.
۳. افسانۀ سوم: برای یادگیری برنامه نویسی به مدرک دانشگاهی نیاز دارم
واقعیت: تعداد برنامهنویسها بدون مدرک دانشگاهی ازآنچه که تصور میکنید بیشتر است.
باور کنید یا نه تعداد زیادی برنامهنویسان بهصورت خودآموز مباحث برنامهنویسی را یاد گرفتهاند و تا امروز هیچ مدرک رسمی از دانشگاه ندارند. این امر به این دلیل است که برنامهنویسی کامپیوتر یک حرفه مرتبط با صنعت است و میتوان آن را به همان شیوه آموزش داد که نرمافزارهایی مانند فتوشاپ و … را آموزش میدهند. البته باید به این نکته اشارهکنیم که هنگام شروع کار افراد ممکن است یک برنامهنویس یا طراح حرفهای نباشند. اما آنها دقیقاً میدانند که چگونه باید با ابزارهای موردنیاز کار کنند. هنگامیکه برنامهنویسان در شغلی استخدام میشوند ابتدا یک نمونه کار میسازند. سپس شروع به گسترش مهارتهای خود میکنند. علاوه بر این زبانهایی مانند PHP بهصورت گسترده مستندسازی شده است. برنامهنویسی دارای جامعهای فعال است که این امر فرصتهای خوبی را برای یادگیری خودآموز برنامهنویسی فراهم میکند.
علاوه بر این رشد عظیم صنعت بوتکمپهای برنامهنویسی در جهان از عواملی است که نشان میدهد مدارک دانشگاهی برای یادگیری برنامهنویسی لازم نیست. اگرچه ممکن است در بعضی مواقع مدارک دانشگاهی دارای اهمیت بیشتری باشد. اما این از ارزش بوتکمپهای برنامهنویسی کم نمیکند. هر دو مورد میتواند سکوی پرشی برای شروع کار یک برنامهنویس باشد. بر خلاف باورهای غلط، هدف بوتکمپ برنامهنویسی این نیست که مهارت یک فرد با 20 سال تجربه را به دست آورید. زیرا اینیک امر غیرممکن است. بلکه هدف این است که با تمرین و تجربۀ کدنویسی زیاد فارغالتحصیل شوید تا در این صنعت بتوانید شغل مناسبی بدست آورید. درنهایت پاسخ صریح این است که شما برای یادگیری برنامهنویسی به مدرک دانشگاهی نیازی ندارد.
مطالب مرتبط: چه شغلی برای من مناسب تر است؟
۴. افسانۀ چهارم: برای برنامهنویس شدن نیاز دارم که مهارتهای ریاضی را بهطورجدی یاد بگیرم.
برای اینکه یک برنامهنویس باشید نیاز نیست که یک ریاضیدان بااستعداد باشید. لازم نیست که منحنی مسیرهای متعامد و قائم را محاسبه کنید تا بدانید چگونه باید برنامهنویسی کنید. برای اینکه یاد بگیرید چطور یک برنامهنویس شوید، باید مفاهیم پایه ریاضی را بدانید. باید مهارتهای حل مسئله خود را تقویت کنید. به غیر از این دو پیشنیاز، مقدار ریاضیاتی که باید بدانید به پروژهای که بر روی آن کار میکنید بستگی دارد. بهعنوان مثال اگر شما رابطهای کاربری را با یک فریمورک مانند بوتاسترپ توییتر طراحی میکنید، انتظار این را داشته باشید که از هر نوع مفاهیم ریاضی در پروژه خود استفاده کنید. حداقل آن این است که بتوانید پیکسلهای صفحه را محاسبه کنید. بهطور خاص برای برنامهنویس شدن نیازی به دانستن ریاضی ندارید. اما اگر مجبور به استفاده از معادلات پیچیده هستید این به دلیل ماهیت پروژه شما یا طبق دستور کارفرمای شما است. نه بهعنوان یک عامل مهم برای برنامهنویسی.
۵. افسانۀ پنجم: دانستن بهترین زبان برنامهنویسی مسیر من را برای برنامهنویس شدن تسریع میکند.
واقعیت: بهترین زبان برنامهنویسی برای یادگیری وجود ندارد.
الزامات یک پروژه، انتخاب بهترین زبان برنامهنویسی برای استفاده از آن را تعیین میکند. برای تکمیل پروژه باید از چندین زبان برنامهنویسی استفاده کنید. این بدین خاطر است که بسیاری از زبانهای برنامهنویسی در کنار یکدیگر کار میکنند نه علیه یکدیگر. هر زبان برای یک هدف و پروژۀ خاصی مشخص شده است. برای مثال زبان جاوا اسکریپت انتخاب اول برنامهنویسان وب برای توسعه واسط کاربری است. از طرفی دیگر PHP یک زبان برای توسعه بکاند صفحات وب استفاده میشود. به زبان سادهتر زبانهای برنامهنویسی مانند چکش و پیچگوشتی هستند که برای وظایف مختلف طراحی شدهاند. اما باهم یک هدف مشترک را انجام میدهند.
علاوه بر همکاری زبانهای برنامهنویسی با یکدیگر، زبانهای برنامه نویسی دیگری وجود دارد که ممکن است همان قابلیت را داشته باشند و بتوان آنها را باهم مقایسه کرد. بهعنوانمثال PHP قابلمقایسه با زبانهای دیگر مانند جاوا، پرل یا روبی است. بااینحال این اشتراک اساسی بهطوری نیست که بتوان زبانهای روبی یا پرل را جایگزین زبان PHP کرد. بهطور مشابه مقایسۀ زبان برنامهنویسی مانند مقایسه دو زبان فارسی و عربی است. این دو زبان شباهتهای زیادی با یکدیگر دارند. اما درعینحال تفاوتهای اساسی و ساختاری دارند.
بهترین زبان برنامهنویسی کدام است؟
بهطور خلاصه اینطور نیست که انتخاب بهترین زبان برنامهنویسی به شما در تسریع روند برنامهنویسشدن کمکی کند. شما باید از این کنجکاوی که چه زبانی بهترین زبان برنامهنویسی است صرفنظر کنید. باید بهجای آن پایههای خود را قوی کنید. شما برای یادگیری اصول برنامهنویسی باید یاد بگیرید که چطور با کدها بازی کنید. تکمیل یک پروژه کوچک باعث انگیزه میشود. درنهایت میتوانید تصمیم بگیرید که چه زبانی را برای شروع انتخاب کنید. چون توانایی شما در پروژه پیشرفت و گسترش مییابد بهتدریج پیچیدگیهای هر زبان را کشف خواهید کرد. این موضوع را بیشتر درک میکنید که بهترین زبان برنامه نویسی در این صنعت وجود ندارد. پس بهتر است که هر چه زودتر برنامهنویسی را شروع کنید.
۶. افسانۀ ششم: دیگر وقتی برای برنامهنویس شدن ندارم.
واقعیت: هیچوقت برای یادگیری دیر نیست.
تاکنون کارآموزان زیادی در از سنین مختلف ۱۷ الی ۳۵ سال در دوره بوتکمپ برنامهنویسی مکتب شریف شرکت کردهاند. (نگاهی به آمار شرکتکنندگان مکتب شریف تاکنون) حتی شغلهای این افراد متفاوت با رشتههای برنامهنویسی و نرمافزار بوده است. اما کارآموزانی که هیچ دانشی دربارۀ دانش برنامهنویسی نداشتهاند، در یک دوره ۴ الی ۵ ماهه به یک برنامهنویس تبدیل شدند. (نگاهی به آمار استخدامی مکتب شریف) ما به افراد بیکار و علاقهمند به برنامهنویسی کمک کردیم تا بتوانند سریعتر شغل موردنظر خود را پیدا کنند. کارکنان ما بارها و بارها شاهد این بودند که بسیاری از افراد در این مسیر موفق شدند. بنابراین شما هم میتوانید.
سخن آخر
اکنونکه میدانید حقایق برنامهنویس شدن چیست، امیدواریم که بتوانید شک و تردیدهای خودتان را کنار بگذارید. اعتمادبهنفس داشته باشید و مسیر برنامهنویسی را از همین امروز شروع کنید. میدانیم که این جملات ممکن است کلیشهای به نظر برسد. اما اگر شما تمام تلاش خود را بکنید دلیل برای موفق نشدن شما وجود نخواهد داشت.
مشاورین ما در مکتب شریف شما را راهنمایی میکنند تا پس از طی کردن بوت کمپ برنامه نویسی وارد بازار کار شوید.