چرا باید برنامهنویسی را یاد بگیریم؟
قبل از اینکه به طور مفصل درباره این موضوع بحث کنیم، باید به این نکته اشاره کنیم که این مقاله برای سه گروه از مخاطبان تهیه شده است:
۱. کسانی که برنامه نویس نیستند اما نسبت به حوزه فنّاوری و برنامه نویسی بسیار کنجکاو هستند.
۲. برنامه نویسان تازهکاری که نمیدانند در این حوزه درست قدم برداشتهاند یا خیر.
۳. برنامه نویسان باتجربه که میخواهند بدانند، چقدر بعد از انتخاب رشته برنامه نویسی در این راه تجربه کسب کردهاند و به هدف خود رسیدهاند یا خیر.
بسیاری از افراد قبل از ورود به شاخه برنامه نویسی کنجکاو هستند که بدانند در پشت صحنه نرمافزارها چه اتفاقی میافتد. بهعنوانمثال چگونه گوگل در عرض چند ثانیه نتایجی که به دنبال آن هستیم را نمایش میدهد؟ چگونه فیس بوک میتواند افراد مختلف را در سراسر جهان را به هم متصل کند؟ یا اینکه گوگل مپ چگونه کار میکند و سریعترین مسیر را برای ما مشخص میکند؟
تمامی سؤالات بالا باعث کنجکاوی افرادی میشود که برنامه نویس نیستند. امروزه زندگی همه ما اعم از سرگرمی، ارتباطات و … به فنّاوری گره خورده است، اما تعداد کمی از مردم میدانند که چگونه باید کدنویسی کنند. در دنیای واقعی ما با مشکلات و پیچیدگیهای زیادی روبهرو هستیم و برنامه نویسی راهحل این مشکلات را در اختیار ما قرار داده است. مهم نیست که شما یک فرد غیر برنامه نویس، مبتدی و یا باتجربه هستید، چندین دلیل وجود دارد که شما باید برنامه نویسی را یاد بگیرید.
۱. حقوق و فرصتهای شغلی چندگانه:
حوزه فناوری بسیار گسترده است و اگر برنامه نویسی را بلد باشید، فرصتهای شغلی فراوانی برای شما وجود دارد. شما میتوانید بهصورت فریلنسر یا پروژهای کارکنید و یا در شرکتهای مختلف استخدام شوید. از طرفی دیگر میزان حقوق برنامه نویسان هم بهنوبه خود بسیار قابلتوجه است. افراد حرفهای در زمینه برنامه نویسی وجود دارند که فقط چند ساعت کار میکنند اما حقوق بیشتری نسبت به دیگران دارند.
۲. مشکلات توسعه و حل آنها با مهارتهای منطقی:
مهارت حل مسئله، قلب برنامه نویسی است و یادگیری برنامه نویسی در مورد تجزیه کردن مشکلات به قطعههای کوچکتر، استفاده از منطق و الگوریتمهای خاص و ارائه راهحل برای ایجاد یک برنامه است. برنامه نویسی شمارا مجبور میکند تا بهطور عمیق درباره مشکل فکر کنید، افکار خود را سازماندهی کنید، از منطق استفاده کرده و سپس یک راهحل ارائه دهید. هر بار که با یک چالش جدید روبهرو میشوید باید تفکر کنید و یا مجبور باشید تا قانون خودتان را بسازید و یک رویکرد منطقی را دنبال کنید.
بنابراین یادگیری و نوشتن کد، یک تمرین برای مغز شما خواهد بود که باعث بهبود عملکرد آن میشود. یادگیری برنامه نویسی به شما میآموزد که دنیا را درک کنید، مشکلاتی که هر روز با آنها روبهرو میشوید را با استفاده از رویکرد منطقی حل کنید و این بهترین کاری است که میتوانید برای تغییر دنیا انجام دهید.
۳. توسعه مهارتهای فردی:
برنامه نویسی نهتنها مهارتهای فنی شمارا بهبود میبخشد بلکه به بهبود توسعه مهارتهای فردی کمک میکند. زمانی که در یک تیم کار میکنید، باید با همکاران و مدیران تعامل داشته باشید و با آنها مذاکره کنید و این عاملی است که باعث میشود تا در توسعه مهارتهای فردی خود پیشرفت کنید و در زندگی شخصی موفق باشید. جادو در برنامه نویسی زمانی اتفاق میافتد که شما با همکاری افراد بااستعداد دیگر برنامهای را بسازید که برای مردم جهان کاربردی و پرمعنی باشد.
۴. دنیا بر پایه فنّاوری:
فناوری در همهجا وجود دارد و شکی نیست که به بخشی از زندگی روزمره ما تبدیلشده است. ما به فناوری متکی هستیم و هزاران صنعت وابسته به برنامههای کامپیوتری هستند تا بتوانند به فعالیت تجاری خود ادامه دهند. دانشمندان از کامپیوترها برای تجزیهوتحلیل و دیدن نتایج آزمایشها و تحقیقات خود مانند تجزیهوتحلیل امور مالی، صنایع غذایی، آموزش، بهداشت و … استفاده میکنند.
۵. خلاقیت:
مباحث برنامه نویسی ممکن است در مواقعی شامل محاسبات ریاضی و مباحث ناامید و خستهکننده باشد، اما یک جنبه خلاقانه در برنامه نویسی وجود دارد. هنگامیکه برنامه نویسان با اشکالات یا باگهایی روبهرو میشوند، به دنبال تجزیهوتحلیل مسئله و ارائه راهحل شهودی میروند. آنها یک تصویر کامل از مشکلاتی که افراد با آنها روبهرو هستند را برای خود به وجود میآورند و از روش منطقی خلاقانه خود برای پیدا کردن راهحل برای آن استفاده میکنند. دقیقاً همانند یک نقاش، برنامه نویس خوب باید یک زبان برنامه نویسی مناسب با بهترین الگوهای طراحی و منطقی را انتخاب میکند.
۶. چوب دو سر طلا:
در هر شغلی یا هر صنعتی ممکن است افراد در پروژهها و توسعه کسب و کار خود به برنامه نویسی نیاز داشته باشند. مهم نیست که مدیر یا رهبر یک شرکت هستید، اگر برنامه نویسی را یاد بگیرید میتوانید مشکلات و نیازهای شرکت را خودتان تأمین کنید تا دیگر نیاز به استخدام یک متخصص نداشته باشید.
۷. چالش و ریسک:
برنامه نویسی همیشه چالشهای جدید را برای شما ایجاد میکند و مجبور هستید که هر بار ریسک کنید. این بهنوعی باعث میشود در زندگی خود به فردی ریسکپذیر تبدیل شوید. دنیا پر از نرمافزارهای کاربردی، وبسایتها و … است و زمانی که ابزارها و نرمافزارها را خودتان میسازید، احساس قدرت و اعتمادبهنفس بیشتری خواهید داشت. هنگامی که یک برنامه نویس مشکلی را حل میکند که تابهحال هیچکس توانایی حل آن را نداشته است، احساس تغییر بزرگی در زندگی خود میکند.
اگر شما هم از اهمیت یادگیری برنامهنویسی مطلع شدین و میخواهید وارد این حوزه بشین:
میتونین همین الان در دورهها
کنین، و وارد بازارکار بشین!