کار گروهی و اهمیت آن در یادگیری و اشتغال
تنها کار کردن خیلی وقت ها می تواند بهترین گزینه برای تمرکز کردن و انجام کارها به آن شکلی باشد که مورد پسند شماست.
وقتی تنها کار می کنید، می توانید زمان را آن طور که خودتان دوست دارید، تنظیم کنید. سرعت کار یا توقفش دست خودتان است و از همه مهم تر کسی که شروع و پایان کار را مشخص می کند شمایید.
با همه ی محاسنی که کار کردن به صورت انفرادی دارد، چه رازی در کار کردن به شکل گروهی هست، که تمامی کارشناسان منابع انسانی در سرتاسر دنیا، کارکردن به شکل گروهی را یکی از ارزشمندترین اتفاقات برای پیشرفت و تعالی هر سازمانی می دانند؟
وقتی حرف از کار گروهی به میان می آید، خیلی ها نا خودآگاه در ذهنشان یک میز را تصور می کنند که دورش چندین نفر جمع شده اند و دارند بین کلی هیاهو و سر و صدا با هم صحبت می کنند و راجع به موضوعات مختلف نظر میدهند.
اما تعریف واقعی کار گروهی با این تصور، کیلومترها فاصله دارد. ما وقتی میگوییم تیم ورک یا همان کارگروهی منظورمان به دو یا چند نفر از آدم هاست که با هم تعامل دارند و کارشان به هم وابسته است. در واقع آن ها در کنار هم قرار میگیرند تا به یک هدف مشخص دست پیدا کنند.
این تعریف ساده ای هست که استیفن رابینز از کارگروهی ارائه داده و می شود گفت خیلی خوب توانسته به تمام ویژگی های یک کارگروهی اشاره کند.
حالا یک نکته ی ظریفی این وسط وجود دارد که مثل یک تار مو باریک است ولی می تواند خیلی خوب گروه را از تیم جدا کند، آن نکته این است که شما وقتی کنار یک عده از افراد قرار می گیرید با هم یک گروه را تشکیل میدهید، اما چیزی که شما را تبدیل به یک تیم می کند، داشتن هدف مشترک هست.
پس مهم ترین نکته در بحث کار تیمی، هدف گذاری است، چون همین هدف گذاری موجب تقسیم وظایف شده و تعاملات اعضای گروه را با هم شکل می دهد.
مد
حالا که تا اینجا توانستیم یک تعریف جامع و ساده از تیم ورک یا کارگروهی ارائه دهیم، می خواهیم یک گریزی بزنیم به اهمیت کارگروهی در امر آموزش، وقتی این مورد را گفتیم، سپس می رویم سراغ بحث اشتغال.
من مثال هایم را با رشته برنامهنویسی میزنم تا برایتان ملموس تر باشد.
تصور کنید، 5 6 سال پیش را! هر کجای دنیا که برای یادگیری برنامه نویسی میرفتید، از دانشگاه گرفته تا بوت کمپ ها و آموزشگاه ها، نحوه آموزش به این شکل بود که معلم یا استاد می ایستاد جلوی کلاس، از روی یک سری منابع و جزوات به شاگرانش درس میداد، بعد از کلاس هم فراگیران همان منابع و جزوات را مطالعه می کردند و در بهترین حالت در فضای واقعی چیزهایی را که یاد گرفته بودند، تجربه می کردند.
اما دو معلم شیمی آمدند و گفتند ما یک روش بهتر هم برای یاد دادن مطالب درسی داریم!
آن هم این است که اصلا نیازی نیست معلم برود اون جلوی کلاس بایستد! حتی لازم نیست بیاید راجع به منابع و مطالب درسی صحبت کند!
گفتند کافییت معلم مثل یک راهنما بایستد کنار شاگرداش، منابع را بهشان معرفی کند و از ایشانن بخواهد که هر کدام بروند در منزل و آن منابع را مطالعه کنند.
وقتی دوباره برگشتند به کلاس، هر کدوم بگویند چه چیزهایی یاد گرفته اند.
حالا کار تیمی این وسط چطور معنی پیدا می کند؟
گفتیم کار تیمی وقتی محقق میشود که یک هدف مشترک وجود داشته باشد! خب هدف مشترک در اینجا یادگیری یک مطلب خاص هست.
هرکدام از دانش آموزان و فراگیرها هم یک وظیفه ی خاصی دارند، یعنی هر کدام باید بیایند و راجع به بخش خاصی از مطالب صحبت کنند و یادگرفته هایشان را با بقیه به اشتراک بگذارند.
حالا شما تصور کنید، بحث و تبادل نظر در همچین کلاسی تا چه حد می تواند سازنده و تاثیر گذار باشد.
احتمالا خیلی هایتان می گویید پس تکلیفِ معلم چه می شود؟
معلم در این روش آموزشی که خیلی ها به آن روش کلاسِ معکوس یا یادگیری معکوس می گویند، به عنوان یک منتور و یک هدایت گر، در کنار فراگیرها حضور دارد تا هم طرح مساله کرده و هم یک سری نکات تاکیدی و کلیدی را به دانش آموزان یادآوری کند.
در واقع معلم در این روش آموزشی مراقب هست که مباحث در مسیر درست ادامه پیدا کنند و یک وقت مطالبِ نادرست به فراگیران منتقل نشود.
شاید برایتان جالب باشد که این شیوۀ آموزشی طی چند سال اخیر آنقدر موفق بوده و نتایج مثبتی داشته که حالا در بزرگترین پردیس های آموزش برنامه نویسی، بوت کمپ های معتبر برنامه نویسی و دانشگاه ها، از این شیوه دارد استفاده میشود.
دلیل موفقیشتش هم این است که علاوه بر این که باعث میشود مطالب خیلی عمیق تر برای فراگیران برنامه نویسی روشن شود، به نحوی آن هارا وارد کار تیمی هم می کند.
توانایی کار تیمی برای هر برنامه نویسی، مثل هوا برای نفس کشیدن مهم است!
به همین خاطر در بوت کمپ های استاندارد برنامه نویسی، مثل همین چیزی که در مکتب شریف در حال اجرا و برگزاری هست، روی بحث کار تیمی تاکید زیادی می شود و به عناوین مختلف، کاروندها در مسیری قرار می گیرند که وارد فعالیت تیمی و گروهی بشوند.
تمرینات تیمی و گروهی که به کاروندان داده می شود، باعث می شود که آن ها تقسیم کار صحیح را یادبگیرند. چون طبیعتا اگر کار به شکل صحیحی تقسیم شود، عوایدش شامل حال همه شده و از طرفی تقسیم نادرستش هم تبعاتی دارد که آن هم باز شامل حال همه ی اعضای تیم می شود.
فعالیت های تیمی در مکتب شریف فقط به 15 ساعت حضور هفتگی در کلاس ختم نمی شود و کاروندان ناخودآگاه نیاز خواهند داشت که در طول هفته هم با هم جلساتی را برگزار کنند.
اما برگزاری این جلسات چه فایده ای دارد؟
به عنوان مثال، در ابتدای هر هفته یک سری منابع را به عنوان منابع مطالعاتی به کاروندها معرفی می کنند که باید تا آخر هفته مطالعه نمایند.
یکی از فوایدی که این جلسات هفتگی دارد این است که کاروندها می آیند و آنچه را که از این منابع مطالعاتی یادگرفته اند را با هم در میان میگذارند. همین تبادل اطلاعات باعث یادگیری بهتر و عمیق تر می شود.
از طرف دیگر خیلی از رفع اشکال ها هم در همین جلسات هفتگی است که انجام می شود. یعنی من یک مطلبی را خوانده ام که خیلی خوب برایم مفهوم نبوده است. حالا این مطلب را داخل جلسه هفتگیمان مطرح می کنم، می بینیم اتفاقا سوال دو نفر دیگر از دوستانم هم همین است.
حالا آن سه نفر دیگری که بهتر متوجه شده اند، می آیند و کمکمان می کنند که این اشکال برایمان برطرف شود.
نتیجه اش چی می شود؟
خروجی بهتر کار گروهیمان.
این روش یادگیری تا حد زیادی توانایی کار تیمی را در بچه های برنامه نویس تقویت می کند و آن هارو برای ورود به بازار کار آماده تر می کند.
به همین خاطر هست که در بوتکمپ های مکتب خیلی روی این روش تاکید می شود.
اما حالا که حرف از بازار کار زدیم، خوب است که نگاهی هم به تاثیر کارتیمی روی بحث اشتغال داشته باشیم.
هر شغلی به طور طبیعی مقتضیات خاص خودش را دارد، مثلا شما وقتی به عنوان یک خبرنگار می خواهید وارد کار بشوید باید اول قلم خوبی داشته باشید، بعد قوه ی تحلیل و بعد از آن، ویژگیِ پیگیر بودن را لازم دارید.
اما وقتی به عنوان یک برنامه نویسی خودتان را معرفی می کنید، گذشته از دانشی که بایستی داشته باشید، میروند سراغ مهارت های نرمتان!
کلیدی ترین مهارت نرم برای بچه های برنامه نویس، توانایی کار تیمی هست!
برنامهنویسی که نتواند کار تیمی انجام بدهد و در جریان انجام یک پروژه نتواند با دیگران تعامل کند، مثل کسی است که در یک کشور خارجی، توانایی مکالمه با دیگران را ندارد.
با توجه به همه مطالبی که توضیح دادیم، در بوت کمپ های تخصصی برنامه نویسی، تلاش شده که روی بحث کار تیمی تمرکز ویژه ای بشود.
یعنی وقتی فراگیران وارد بوت کمپ های برنامه نویسی میشوند، فقط بحث یادگیری مطالب هدف ما نیست، ما تلاش می کنیم از همان ابتدا آن ها را با بحث تیم ورک آشنا کنیم و این را بهشان منتقل کنیم که هر کاری در برنامه نویسی، از یادگیری گرفته تا اجرای موفق پروژه ها، همه و همه در گرو کار گروهی و تعامل است که محقق می شود.
حالا در بعضی از مجموعه ها مثل مجموعه مکتب شریف علاوه بر برگزاری کلاس های گروهی، فراگیران برنامهنویسی در زمینههای مختلفی به چالش کشیده میشوند که تنها راه گذر از این چالش ها، تیم ورک هست.
در ادامۀ کلیدی ترین فاکتورهای حرفه ای شدن در برنامه نویسی، امروز در رابطه با اهمیت تیم ورک و کار گروهی صحبت کردیم.
اهمیت این موضوع انقدر زیاد هست، که هر برنامه نویس حرفه ای، بایستی از همان ابتدای مسیرش برایش وقت و انرژی بگذارد و با تمرین مداوم در این خصوص، به یک ورزیدگی کامل در کار گروهی دست پیدا نماید.
امیدواریم که در این مسیر، تجربیات خوبی سر راهتان قرار بگیرد و روز به روز به موعدِ تبدیل شدن به یک برنامه نویس کار درست و تمام عیار، نزدیک و نزدیک تر شوید.
برای ورود به دنیای شگفت انگیز برنامه نویسی روی دکمه زیر کلیک کنید